امشب ؛
هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم ...
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم ...
چشیدم ! !
خدایـــــــــــــا . . .
چرا تا زنده ایم
روانمان را شـــــــــاد نمی کنی ؟ !
همیکنه مردیم . . .
شادروانمان می کنی ؟ !
انسان ، حرفیست
زده می شود
خوانده می شود
ترانه می شود ، به یاد می ماند ...
گاهی
ناله ایست
تنها
خاک خوب می فهمدش ....
باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین 'باختن' و 'بد' باختن...
کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم.!
خیلی سخت بود …
با "بغض" نوشتم ولی با "خنده" خواندی ...
تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود ...
دیدی آخر من را لمس کردی ؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !
خوش به حال فرهاد که تلخترین خاطره اش شیرین بود !...
دیروز دست هایش میان دست هایم بود
امروز عکسش
و فردا سیگار !