آمدی

آمدی
تابیدی بر دلم
دمیده شد بر من روح
شدم نور و روشنی
واژه شدم بر قلم شاعران
می سرایند شعر
در وصف زیبایى تو
فریبا.الف

حرارت

دست ها فراموش نمی کنند
می دانی ؟
حافظه ی نوازش از جنس
حرارت
است . . .

بغض است

بغض است که شعرتر فقط می آید
ازاول وآخرو وسط می آید
عاشق شده ام تمام حرفم این ست
ازقافیه ای که خط به خط می آید
فرشته خدابنده

عاشقت هستم

چشمانت ...
نگاهت ... 
فراموشش کن
خواستم بگویم
عاشقت هستم
فریبا.الف

فکر میکنی

همیشه دلت از کسی میگیره
که فکر میکنی
با آدمای دورت فرق داره !

زیر نویس

شعر
زیر نویس
نگاه
زنیست
 عاشق ...
نادر باقری

باید یاد بگیرم

باید یاد بگیرم
تا وقتی از عشق کسی
مطمئن نشده ام
با او خاطره ای نسازم
چرا که تاوان خاطرات
جنون است و بس !
گابریل گارسیا مارکز

زمان آدمها را عوض میکند

میگویند
زمان آدمها را عوض میکند
اشتباه نکن !
زمان
قیمت رفاقت ها را معلوم میکند . . !

سرما خورده ای

عشق مانند بیمار شدن است
نمی دانی چطور اتفاق می افتد
عطسه می کنی
یهو می لرزی
و دیگر دیر شده است
سرما خورده ای . . !

یک روز

یک روز...
یک جا...
یک لحظه...
دل میدهی...
چند روز که بگذرد...
هر روز...
هرجا...
هر لحظه...
جان میدهی...
یک روز اشتباه میکنی...
دل میدهی...
هر روز...
تاوانش را میدهی...