میـــان حرفـــهایــتـــ می نوشتـــی : زندگیـــ زیـــباســتــ
و مـــن همـــ زنــدگـــی را در تــو میــدیــدم
بـــرو اســـتادی خوبـــی هــا !
بــه مــنـ درس وفـــا دادی
و مـــن هــم خــوب فهـــمیـدم
وفـــا یعــنی : خــداحافــظ
هنوز دلخوشم به،
“خدا نگهدارش”
اگر نمیخواست برگردد؟
اصراری نبود که خدا مرا نگه دارد!
سکوت که میکنم میگویی خــــداحافظ !
لطفا دیگر سکوت هایـــــــم را تفسیر نکن
اگر می توانستی معنی آن هـــــــا را بفهمی که،
کارمان بــــــه خداحافظی نمی کشید ...
از ما که گذشت !
اما ....
اگر در سرت "هوای خداحافظی" داشتی ،
از همان ابتدا ... سلامی نکن ؛
لطفاً ... !!!
برای خداحافظی نیا ...
اگر می خواهی بروی ، بی خبر برو ...
می گویند آدم ها تا چیزی را به چشم نبینند ، باور نمی کنند...
وداع آخرم با تو وداعم با نفس هامه / ببین نزدیکه ویرون شم ، رفیقم قلب تنهامه
یه دریا تو چشام دارم ، شبم سر ریز بارونه / بدون تو کسی جز من ، کنار من نمی مونه
گفتی "بخند" .... گفتم " نگاه کن"
گفتی" بگو " ....گفتم "بشنو"
گفتی "عاشق شو" ..... گفتم "حس کن"
گفتی "ثابت کن" .... گفتم "لمس کن"
گفتی "گریه کن" .... گفتم "بزن"
گفتی " برو " ....گفتم ... "خدا نگهدار"
ببین !
همیشه حرف ، حرف تو بوده!
خدا را دوست دارم
حافظ را هم
ولی خداحافظ را نه !