می دونی چیه رفیق؟
اگه از زندگی کسی می ری بیرون ، سعی کن کامل بری بیرون
حتی پوست تخمه هاتم جمع کنی با خودت ببری…
شراب هم به مستی ام حسادت می کند
آنگاه که خمار یک لحظه
دیدن تو می شوم . . .
امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمی کاهد
همیشه هستی ، همین حوالی . . .
آنقدر ها هم
روی وقار من حساب نکن…
قطب زمین هم که باشم
تو را که میبینم
یخ هایم آب میشود….
اشک ها قطره نیستند بلکه کلماتى هستند که مى افتند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسى را که معنى این کلمات را بفهمد …
همه یهویی ها خوبن :
یهویی بغل کردن
یهویی بوسیدن
یهویی دیدن
یهویی سورپرایز کردن
یهویی بیرون رفتن
یهویی دوست داشتن
یهویی عاشق شدن
اما امان از یهویی رفتن !
وقتی میخواستی از زندگیم بری ۱ دقیقه بیشتر طول نکشید …
ولی فقط بگو چقدر دیگه طول میکشه از ذهنم بری ؟
تمام عشق تو را قطار جدایى روى ریل سرنوشتم برد
ولى هنوز گل یادت اینجا گوشه اى از قلبم منتظر برگشتنت است …
من هر روز یادت را با اشکهایم آب میدهم …
کو دهقان فداکار احساس هایت ؟
گریه کار کمی ست برای توصیف نداشتنت …
دارم به رفتار پرشکوهی شبیه به مرگ فکر می کنم …
دلــــــم
اگـــر بــرای ِ تــو تـنگ مـی شــود
ببخـش !
روزم ایـن گـونه ، قـشنـگ مـی شـود . . .