تنهـــایـــی همیـــــن اســــت
تکــــرار نا منظــــم من بــــی تـــو...
بــی آنـــکه بــدانـی برای تو نفـــس میکشـــــم...
یــک عمــر دور و تنهــا،
تنهــا بــه جــرم ایــن کــه
او، ســر سپــرده مــی خــواســت!
مــن،
دل سپــرده بــودم . . .
کاش می فهمیدی برای این که تنهایم تو را نمیخواهم ؛
برعکس ....
برای این که میخواهمت ؛
تنهایم ... !!!
تنهایی زمانی است که کسی را از دست می دهی؛
اما یگانگی زمانیست که خودت را در می یابی ...
جلد گرفته ام عشقم را با خیال و خاطره…
مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی…
این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم…
شاید از این تنهایی خلاص شدم…
نـتــرس از هجــوم حـضـــورم ..
چــــیزی جــز تَـنهــایـے مُـطلـَــق با من نیـــست...
چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی ؟
چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟
پیله ات را بگشا تو به اندازه ی یک پروانه زیبایی
بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه “تنهایی” ما می گذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی می کشد و می گذرد