چه بسیارند کسانی که همیشه حرف می زنند بی آنکه چیزی بگویند
و چه کم اند کسانی که حرف نمی زنند اما بسیار می گویند
“مدارا”
بالاترین درجه قدرت
و
“میل به انتقام”
اولین نشانه ضعف است . . .
می گویند عشق آنست که به او نرسی
و من می دانم چرا ...!
زیرا در روزگار من،
کسی نیست که زنانه عاشق شود
و مردانه بایستد...
من که از اینجا
نمی روم ...
تو هم که هیچوقت نمی آیی !
میخواهم بدهم درهای بی دستگیره بسازند
برای این خانه . . .
چه سِتی میشود دستـان ِ مـا کنـار ِ هم !
بـی شک ؛
هیچ طراحی تـا امـروز
چنین سِتی را بـا هم جـور نکرده است !
تاریخ برای من فقط یک سلسله دارد
سلسله ی موی تو . . .
تو که می آیی
پنجره ای باز می شود
پرده بی رنگ دلتنگی
کنار می رود
آرام میان جانم
خانه می کنی . . .
زمانی کوه بودم !
حالا دیگر آدم شده ام
می رسیم به هم !
مرا محکــم تر در آغوش خود بگیـر ...
من هنوز هم نـمی خواهم تــو را ...
به دسـت خاطرات " لــعنـتـی " بسپـارم ...
چه جنگی راه افتاده بین دل و غرور ...
دل تو را میخواهد ...
مدام میگوید به دنبالت بیایم ...
و غرور پاهایم را بسته ...
تــو نترس ...
جایت امن است ...
قربانی این جنگ "منـم "