سلام به قاصدکهای خبر رسان که محکوم به خبرند
و سلام به شقایقهایی که محکوم به عشقند
و سلام به تو که محکوم به دوست داشتنی
گل را ساعتی، محبت را روزی و عشق را لحظه ای، اما تو را برای همیشه دوست دارم
ما در قبیله مان پیغام دوستت دارم را با دود به هم می رسانیم!
نمی دانم آن سو تکه چوبی برای تو هست یا نه؟
من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام...
تا به حال به شالیزار نگاه کردی؟
میدونی چقدر ساقه ی برنج توشه؟(نمیدونی که)
میدونی تو هر ساقه چند تا دونه برنجه؟(نمیدونی که)
من تورو به اندازه ی همه ی برنج های یک شالیزار بزرگ دوستت دارم(تو اینم نمیدونی!)